بنام خدا
روز جهانی کار گر را گرامی میداریم
کارگران در شمار مظلومین تاریخند چرا که در طول تاریخ این مظلو مین هستند که برای احقاق حق خود مجبور به مبارزه هستند کارگران نیز به این مبارزه دست زدن برای روشن تر شدن مطلب بهتر است نگاهی کوتا به برتاریخچه این مبارزه که منجر به روز جهانی کارگر شد بیندازیم
اول ماه مه سال 1886 میلادی، در اعتراض به ساعت کار زیاد، حدود 340هزار از کارگران آمریکایی دست به راهپیمایی زدند و 190هزار نفر از آنها در سراسر کشور دست به اعتصاب زدند.
تظاهرات کارگران در شهر شیکاگو به خشونت کشیده شد. بین تظاهرکنندگان و پلیس درگیری و پلیس به سوی تظاهرکنندگان آتش گشودند. سپس رهبران اتحادیهها را بازداشت و چهار نفر از این رهبران را به اعدام و عدهی زیادی را به زندان محکوم کردند. اما این جنایت از سوی اتحادیههای کار در اروپا و آمریکا بیپاسخ نماند. موج اعتراض و اعتصابها سرانجام پس از یک سال دولتهای سرمایهداری را به عقبنشینی واداشت. قاضیهای بیدادگاه شیکاگو به عنوان جنایتکار محاکمه شدند و از خانوادههای اعدامشدگان و همهی کارگران زندانی اعادهی حیثیت شد. سر انجام 8ساعت کار درروز قانونی شناخته شد و به این ترتیب روز اول ماه مه سال 1886 میلادی مطابق با 11 اردیبهشت ماه هجری روز جهانی کارگر نام گرفت.
هر ساله مردم جهان این روز را گرامی میدارند و در اول ماه مه کارگران به خیابانها میآیند تا یکصدا اعلام کنند که تنها خواستشان محدود به کاهش ساعات کار نبوده بلکه خواستار ارتقاء سطح رفاه زندگی و معیشت و ... هستند.
اعتصاب وسیع سال 1886 اعمال قدرتی بود از سوی کارگران برای اثبات مظلمومیت این قشر و بهبود شرایط کار و زندگی، و نیز تاکیدی برای برخورداری از حقوق انسانی آنان ، از سوی دیگر این جنبش، تهاجمی بود علیه سیاستهای طبقهی سرمایهدار و بی توجهی به ساعت کار و افزایش آن، استثمار کارگران و ایجاد بیکاری فراگیر قشر کار گر
در ایران نیز افکار سرمایه داری بصورت خزنده علی رغم خواست نظام مقدس جمهوری اسلامی و دولت خدمت گذار با اتکاء به اهرمهای مختلف، برای تضیع حقوق کارگران و پایین نگه داشتن دستمزدها، یا بیکار کردن گسترده آنان، فشار مضاعفی را بر مزد بگیران و حقوق بگیران تحمیل میکند. کارگران به دلیل پایین بودن دستمزد و سطح معیشت مجبور به انجام اضافهکاری هستند و در بسیاری از موارد، به مشاغل دوم و سوم نیز روی می آورند . در این میان نیز خیلی از کارگران بیکار شده و در بیحقوقی مطلق به سر میبرند و خانواده بسیاری از آنها در معرض فروپاشی است. یکی از علتهای مهم افزایش خشونت در خانوادها و فساد در جامعه بیکاری و فقر و همچنین کمی در آمد و اختلاف شدید طبقاتی که ناشی از بی توجهی مسئولین زیربط به ثابت نگهداشتن دستمزد ها تحت این عنوان که کار آفرینان قدرت پرداخت ندارند میباشد که خانواده را از مسیر اصلی خود خارج نموده و به بیهراه میکشناد. و به همین خاظر امروز شاهد مشکلات بسیاری در سطح جامعه میباشیم که ناشی از همین بی توجهی ها و عدم کار کارشناسانه در خصوص معیشت قشر آسیب پذیر جامعه است و نمونه ای از این بی توجهی ها را میشود بشکل اینکه سالهاست کارفرمایان در ایران، برای پایین نگهداشتن سطح دستمزد ها از استخدام رسمی کارگران خودداری میکنند ویا برای استخدام آنها از قراردادهای موقت و گرفتن چکهای سفید امضا و سفته در خصوص عدم پیگری کارگران از حقوق حقه خود در مراجع ذیصلاح ... استفاده میکنند. یا اینکه شاهد کار کردن افراد تحصیل کرده بخصوص زنان و دختران در مغازه ها و کار گاه های کوچک و شرکت های خصوص مطبها و داروخانه ها با حقوق بسیار ناچیز و کار فراوان و عدم برخوارداری از یک نظام حقوق واحد هستیم امیدوارم دولت جمهموری اسلامی کشور مان که همیشه مدافع افراد ضعیف جامعه بود و هست بطور جدی به اصلاح بعضی از قوانین از جمله لغو قانون خارج شدن کار گاه های کوچک از حمایت های قانونی کار و همچنین بر داشتن محدودیت 50 نفر جهت برخورداری از طرح طبقه بندی مشاغل و همچنین جبران کسری دستمزد ها با توجه به تورم واقعی و ذخیره نمودن مرخصی استفاده نشده کارگران مثل کارمندان دولت جهت برخورداری از بهای آن در پایان خدمت و حمایت مسئولین وزارت کار و امور اجنماعی با بازرسی های مستمر و کنترل نامحسوس بازرسین ادارات کار به لحاظ عدم تبانی با کارفرمایان جهت تضییح حقوق کارگران از طرف هیئت های بازرسی و نظارت ، واگذاری الویت دار سهام عدالت به کارگران فکر جدی برای اشتغال فرزندان و حمایت دولت از خانواده های آنها در جبران هزینه های سر سام آور دانشگاه ها و مراکز آموزسی ، ایجاد استراحت گاه در نقاط مختلف کشور به خصوص در اماکن زیارتی و برخورداری کارگران و خانواده هایشان میتواند نام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در مجامع بین المللی در جهت حقوق کارگران پر آوازه و نیک نگاه دارد . به امید پیروزی هدفهای بزرگ نظام مقدس و سربلند جمهوری اسلامی ایران و حکومت عدل الهی همچون حکومت علی (ع) که آرزوی همه مردم ایران است
التماس دعا
بحث ارزش ها بخصوص ارزشهای اخلاقی همیشه مورد توجه اجتماع و خانواده هاست. مسئله ای که اگر نسبت به آن بی توجهی شود ضربه سختی به کل جامعه وارد خواهد ساخت . همینطور که برای جایی که در آن زندگی میکنیم و یا محیطی که درس میخوانیم و یا کار میکنیم و یا برای شهر و کشورمان حریم قایل هستیم باید برای محیط مجازی خود که همانا استفاده از رایانه و امروزه اجتناب ناپذیر و جز لاینفک زندگی نیز میباشد حریم قابل شویم. وقتی میشنویم عده ای بجای اینکه خلاقیت خود را در جهت مثبت بکار ببرند در جنبه منفی از آنها استقاده میکنند در محیط مجازی با وارد شدن به رایانه دیگران حریم شکنی و حقوق آنها را پایمال مینمایند غصه دارم میشویم چرا که قبل از اینکه رایانه وارد زندگیمان شود با وسایل ساده تر مثل تلگراف و یا تلفن و یا پست اصرارمان را رد و بدل میکریم یاد گرفته بودیم که اگر نامه ای به محل زندگی یا کارمان میرسید و در محل حضور نداشتیم اهل خانه یا همکاران مان نامه را در جای امن قرار داده بدون آنکه درب آنرا بگشایند و از محتویات آن سر در بیاورند به ما تحویل میدادند و اما نمیدانیم چرا در مورد رایانه اینطور نیست چرا عده ای سعی میکنند به هر شکل ممکن این حریم را برسمیت نشناخته و دوست دارند به حقوق دیگران دست درازی نمایند امیدوارم همه کاربران رایانه مخصوصا در محیط اینترنت یاد بگیرند که هر کسی حق دارد اطلاعات خود را در رایانه شخصی محرمانه نگهدارد و کسی نباید به آنها دست پیدا کند و این باید تبدیل به یک فرهنگ عمومی شود چون امروز دیگر زندگی بدون رایانه بی مفهوم است و ما در همه جاه این وسیله جادویی را میبینم و انشالله که دولت هم با فراهم کرد زیر ساخت های مناسب و تصویب قوانین موثر و اجرا دقیق آن و همچنین اطلاع رسانی صحیح و جاندار و مداوم در صیانت از محیط رایا نه ای و حریم شخصی دیگران بستر مناسب را فراهم آورد
گاهی وقتها دست سرنوشت آدمی را با بعضی از انسانها آشنا میکند که در برخورد اول چهره بسیار معصوم و رفتار صادقانه را از خود نشان میدهند این اوصاف چنان در آنان قوت دارد که آدم فکر میکنند تمام خصایل انسانی در آنها وجود دارد این مضلومیت و رفتار بظاهر صادقانه آنها انسان را وادار میکنند که برخورد متقابل از خود نشان دهد و در جهت محبت به طرف مقابل و کمک به او از هیچ کوششی دریغ نکند اما غافل از اینکه گاهی وقت ها مظلومیت و رفتار صادقانه بعضی افراد ناشی از کمبود ها و سرخوردگیها و ناکامی ها در زندگی آنان است ولی متاسفانه تشخیص این مسئله کار راحتی نیست مخصوصا اگر مخاطب آنها انسانی عاطفی و صادق و خوشبین باشد و زمانی میتوان شخصیت واقعی آنهارا شناخت که مشکلات و ناکامی های آنان فروکش نماید و از چنگال حسرتها خلاص شوند اون وقت است که شخصیت واقعیش بروز میکند و خیلی زود از پشت خنجر میزنند و با نادیده گرفت تمامی محبتهای طرف مقابلش و در طول آشنایی آنان نمک نشناسی میکنند و فکر میکنند که دنیا دیگر در کام آنان برای همیشه شیرین میماند امیدوارم ما آدم ها همیشه قدر محبت و کمک دیگران را که در شرایط سخت زندگیمان دریافت میداریم بدانیم و اگر از آنها تشکر نمیکنیم حد اقل انسانیت را از یادنبریم
هولو کاست
امروز گاهی در رسانه های گروهی و یا از زبان بعضی از افراد کلمه هولو کاست زیاد شنیده میشود که در باره آن بحث و گفتگو و اظهار نظر میکنند و این اظهارات مردم را با این واژه بیشتر آشنا میسازد . هولو کاست از دو واژه یونانی holos به معنی همه و kaustos به معنی سوزاندن و نابود کردن ترکیب یافته است و این دو واژه بر روی هم به معنی همه سوزی است و در اصطلاح از آن به معنی قربانی بزرگ هم یاد وبه واقعه ای اطلاق میشود که در سالهای بین 1939 تا 1944 در جنگ چهانی دوم قریب به شش میلیون یهودی از سراسر اروپا جمع آوری و به آلمان و لهستان فرستاده تا در اوردو گاهای مرگ مانند اردو گاه آشویتس که مهمترین آنها بود در کوره ها ی آدم سوزی سوزانده شوند و همچنین قتلهای دسه جمعی هم وجود داشت که یهودی ها را وارد اطاق های بزرگی میکردند که در سقف آن دوش های گازی وجود داشت و پس از بستن درب اطاق ها از دوشها، گازی بنام زیلکون ب خارج و موجب خفگی همه میشد . و اما آیا این موضوع واقعیت دارد یا ساخته و پرداخته دست صهیونیست هاست چیزی است که باید در تاریخ دنبال آن بود اما به گفته پروفسور روبرت فوریسون نویسنده کتاب مشهور اتاقهای گاز واقعیت یا افسانه او که 76 سال داشته و داری دو ملیت انگلیسی و فرانسوی میباشدو استاد دانشگاه لیون در فرانسه بود . کاملا رد شده و میگوید در اواخر جنگ جهانی دوم صحنه های دلخراش بعضی از اردوگاه ها ی اسرا و اجساد روی هم انباشته شده آنها که از بیماری تیفوس جان داده بودند زمزمه های کوره های آدم سوزی را افزایش داد و صهیونیست ها با ابزار تبلیغاتی خود بطور گسترده روی این مسئله سرمایه گذاری کردند و اما حقیقت چیز دیگری بود. از نیمه دوم قرن 19 میلادی و چند سال پس از پایان جنگ چهانی دوم واژه هولوکاست در فرهنگ سیاسی ، مفهوم و معنای ویژه ای یافته و تقریبا به اسم خاص بدل شده است .از آن هنگام به بعد ماجرا کشتار شش میلیون یهودی در جریان جنگ جهانی دوم از سوی نازی ها که یک داستان ساختگی است را هولو کاست می نامند و این واژه را در تمامی متون با حرف h بزرگ نشان میدهند
1. بیاموزید که دنیا هر گز آنگونه که شما میخواهید نیست
2. خشم خود را به نحوی ابراز کنید گه آثار مخرب نداشته باشد
3. بخاطر داشته باشید که دیگران حق دارند با آنچه دلخواه شماست همراه نباشند
4. یا د بگرید که اعمال و عقاید دیگران شما را پریشان و آشفته نسازد
5. زندگی را سخت نگیرید و زمان حال خود را با خشم بهدر ندهید
6. شوخ طبعی و زنده دلی را در خود پرورش دهید
7. یاد بگیرید که به عقاید دیگران احترام بگذارید و هر کس حق دراد که چیزی باشد که خودش میخواهد
8. پس از بروز خشم به خطای خود اعتراف کنید
9. رفتار های خشم برانگیز را برسی کنید و راهی صحییح برای ابراز احساسات خودبیابید
10. خود را از شر توقعات بیجا که از دیگران دارید نجات دهید
11. خود را دوست بدارید و به خدا توکل کنیدو توقعات بیجا نداشته و به عقاید دیگران احترام بگذارید تا دچار خشم نشوید
:غفلت در تعریف ساده یعنی بی توجهی و نادیده گرفتن فرصت هایی که مفیدند و حتی نتایج آنها برای شخص تا حدودی مشخص است بهره نگرفتن از این فرصت ها انسان را بسوی ناکامی ها هدایت و آدمی احساس سرخوردگی و ناامیدی میکند اگر نگاهی به گذر عمر بیندازیم متوجه خواهیم شد انسانهایی که در سنین مختلف موقیعیت خودرا درک و همیشه به اوضاع و احوال موجو خوب فکر کردند و از فرصت هایی که سر راهشان قرار داشت بهره کافی بردند چقدر موفق بودند پس بیایید عمر خود را بیهوده تلف نکنیم و بر گذر زمان مسلط باشیم و هر لحظه از زندگیمان را با فکر و اندیشه و با بهره گبری از فرصتها شکوفا نماییم آنوقت است که احساس خوشبختی میکنم
برلب جوی نشین و گذر عمر ببین
این همان عمر عزیز است چون آب روان میگذرد
مشکل ساز است
اختلاف سنی زیاد در ازدواج گاهی میتواند به عدم وفاداری و بی اعتمادی بیانجامد خطراتی که میتواند زوجین با اختلاف سنی زیاد را تهدید توافق نداشتن یا ناهماهنگی هیجانی است . در چنین شرایطی نوع دید هر یک از طرفین در زندگی با طرف مقابل متفاوت است البته ممکن است زوجین تا مدتی علایق خود را فدای علایق طرف مقابل نمایند اما این مسئله موقتی است و پس از مدتی احساس میکنند که نه خود به آنچه طرف مقابل دوست دارد علاقه دارد و نه طرف مقابل از حضور و بودن در مکانهایی که آنها از آن لذت میبرند احساس رضایت میکند و این مسائل بتدریج موجب بروز اختلاف میشود و روابط زناشویی را تحت تاثیر قرار میدهد . در چنین شرایطی وقتی آمال و آرزو های زن و یا شوهر تحقق نمی یابد احساس میکنند که باید در جای خارج از این رابطه مشترک به دنبال رسیدن به خواسته هایشان باشند و بدین ترتیب احتمال عدم وفا داری و سلب اطمینان میان زوجین افرایش می یابد . با توجه به تغییر شیوه زندگی در دهه های اخیر ارزشهای اخلاقی و معیار های انسان نیز تغییر یافته و سلیقه های انسانها در انتخابها تفافت پیدا کرد به همین خاطر اختلاف سنی زیاد در ازدواج باعث میشود که انسانها کمتر بتوانند بر خلاف خواسته ها و معیار های خود بیش از یک دهه یکدیگر را تحمل نمایند و اختلافات شروع و شاید منجر به ناکامی در زندگی گردد پس قبل از ازدواج همه معیار های منطقی را بررسی و با دید باز به انتخاب همسر اقدام نمایید