بنام الله که که یکتاست و بی همتا
سال روز شهادت سرور آزادگان بنده مخلص خدا حضرت امام حسین (ع) و یاران باوفایش را به همه رهروان را ه آزادی و خداپرستی به ویژه مسلمان عالم تسلیت عرض میکنیم باشد که راه امام حسین (ع) که را ه خداپرستی و ستیزه جویی بر علیه کفر ، ظلم ،بی دادگری ، فسق و فجور، بی عدالتی است سرمشق همه انسانها قرار گیرد تا جامعه ایده آل و اسلامی داشته باشیم
بنام یزدان پاک
سروده هایی از حافظ
روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخواست
می زخمخانه به جوش آمد و می باید خواست
نوبه زهد فروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
چه ملامت بود آنرا که چنین باده خورد
این چه عیب است بدین بی خردی وین چه خطاست
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهد فروشی که در او روی و ریاست
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او علم سر است بدین حال گواست
فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم
وان چه گویند روانیست نگوییم رواست
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
باده از خوردن رزان است نه از خون شماست
این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود
ور بود نیز چه شد مردم بی عیب کجاست
بنام آرامش دهند دلها که یکتا خالق هستی است
با حافظ
آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
چشم میگون ، لب خندان ، دل خرم با اوست
گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک
لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست
خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل
کشت ما را و دم عیسی مریم با اوست
حافظ از معتقدان است گرامی دارش
زان که بخشایش بس روح مکرم با اوست
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
وگر نه عاشق و معشوق را ازدارانند
ز زیر زلف دو تا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
گذر کن چون صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلف چه بی قرارانند
نصیب ماست بهشت ای خدا شناس بو
که مستحق کرامت گناهکارانند
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضر بی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیا ه کارانند
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگان کمند تو رستگارانند
همانطوری که میدانیذ پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی (ص) در آخرین سفر خود به مکه مکرمه (حجه الوداع) که برای بجای آوردن فریضه الهی حج در تاریخ دهم حجری انجام شد پس پایان اعمال حج و در بازگشت از این سفر معنوی در قدیر خم که نام محلی نزدیک منطقة «جحفه» در عربستان بوده و در آن روزگار چشمهای روان و درختانی کهنسال داشت. به دلیل موقعیت سوق الجیشی حاجیان شهرها و سرزمینهای مختلف عربستان پس از انجام مناسک حج و هنگام بازگشت به شهر و دیارشان در این منطقه از هم جدا می شدند دستور توقف کاروانها را صادر و همه جهت اجرای این دستور از حرکت باز ایستاده و بار از شتران برگرفته و منتظر ماندند که بدانند که خواسته پیامبر خدا چیست و چرا دستور توقف دادند وقتی که همه رسیدند رسول اکرم (ص) بر بلندای جایگاهی قرار گرفتند که از جهاز شتران ایجاد شده بود و یعد از حمد و ستایش خداوند کریم و بیان حدیث ثقلین در میان سکوت مستمعین منتظر ، فرمودند که ماموریتشان رو به اتمام است و بزودی این جهان را ترک ازبین آنها خواهد رفت لذا برای تکمیل ماموریت بنا دستور خداوند کریم ( که در همان موقع وسیله جبرئیل که بر پیامبر وارد و این آیه را نازل کرد: «هان! ای پیامبر! آنچه را که از سوی پروردگارت به تو نازل شده است تبلیغ کن و اگر چنان نکنی پیام رسالت را انجام نداده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می فرماید.» سوره مائده، آیه 67 ) میایست جانشینی را برای خود تعیین نماید و آنحضرت در حالی که حضرت علی (ع) در کنار شان قرار داشت دست مبارک علی را بلند نمودند تا همه مردم ایشان را درکنار رسول خدا مشاهده نمایند، از مردم پرسیدند: «ای مردم آیا من از خود شما بر شما اولی و مقدم نیستم؟» مردم پاسخ دادند: «بله ای رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: « خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولی و مقدم می باشم.» آنگاه فرمودند) من کنت مولاه فهذا علی مولاه) «هر کس که من ولی و سرپرست اویم علی نیز ولی و سرپرست اوست.» سه بار این جمله را بیان کردند و فرمودند: « خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن، هر کسی که علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر کسی که او را دشمن دارد و یاری نما هر کسی که او را یاری می نماید و به حال خود رها کن، هر کس که او را وا می گذارد.» پس خطاب به حجاج فرمودند: « که حاضرین به غایبین این پیام را برسانند.» هنوز اجتماع متفرق نشده بود که بار دیگر جبرئیل بر پیامبر وارد و این آیه را نازل کرد: «امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.» ( سوره مائده، آیه 3 )
چرا علی (ع)
آیا علی چون داماد پیامبر خدا و مورد توجه آنحضرت بود به جانشینی انتخاب شدند یا اینکه وجود علی (ع) مستحق چنین انتخابی بود آنچه مسلم است در نزد پیامبر خدا اسلام از همه چیز مهمتر و ادامه را اسلام و مسلمین چیزی نیست که حضرت محمد مسائل خانوادگی و سیاسی را در این انتخاب دخالت دهد بلکه آن بزرگوار با دقت کافی و بدور از هر گونه موضوعات حاشیه ای دست به این انتخاب زدند
هر چند که سخن گفتن در این مورد و شخصیت وصف ناشدنی علی بن ابی طالب (ع) کار دشواری است و بخصوص از عهده امثال من که قلم حقیرانه ای هم دارد خارج بوده ، یقیناٌ این انتخاب یک انتخاب هوشمندانه و کاملا بجا ست چرا که علی (ع) هم از طرف مادر ( خانم فاطمه بنت اسد ) و هم از طرف پدر ( آقا حضرت ابوطالب ) که قبل از اسلام هم موحد بودند و از خاندان بزرگ هاشمی که یخاندانی خوشنام و وارسته در جزیره العرب هست میباشد و این بزرگوار تولدش در خانه کعبه اتفاق می افتد که خود یک نشانه است ، آنحضرت تا سن شش سالگی در دامان پدر با فضیلتی چون ابو طالب و بعد هم در خانه پیامبر خدا در چشمه خروشان علم و ادب ،محبت ، صفا و صمیت ، فضل و کرم و خداپرستی بزرگ میشود تا جایی که وقتی رسول خدا عهده دار مسئولیت پپامبری میگردد اولین کسی که به آنحضرت ایمان میاورد مولی علی (ع) بوده و نماز بجای می آورد و از ابتدای ظهور اسلام علی پابپای حضرت محمد (ص) عهدار مسولیت های فراوان میگردد ، در جنگهای بزرگ صدر اسلام علیه کفر که به قزوه معرف است پرچم دار سپاه اسلام ولشگر رسول خدا و خط شکن بوده و تا پای جان مبارزه و ایستاده گی مینماید و در اینخصوص هیچوقت رسول خدا را تنها نمی گذارد تا اینکه سپاهیان اسلام بر لشگر کفر پیروز میشود و را ه برای تسلط اسلام بر جزیره العرب هموار و پرچم الله بر بلندای خانه کعبه به اعتزاز در می آید . شخصبت علی فقط در میدان جنگ خلاصه نمیشود ایمان و بندگی آن بزرگوار به خداوند کریم و یکتا زبانزد خاص و عام است نقل میکنند که وقتی علی نماز میخواند آنچنان از خود بیخود میشد که اگر تیر از پایش خارج میکردند متوجه درد آن نمیشد علی (ع) مرد علم و تقوا بود و اولین کسی که قرآن را جمع آوری فرمود ایشان بود و نهج البلاغه سند جاویدان علم علی است و آنحضرت مر د کار و تلاش بود ه بطوری که در مدینه به حفر چاه آب و کاشتن در خت نخل میپرداختند و از این راه معاش خود را میگذرانند علی سر چشه معرفت و عدالت نیز بود بطوری که در زمان حکومت آن بزرگوار همه بندگان خدا از مسلمان و غیر مسلمان از نعمت عدالت علی برخورداربودند و اگر بخوایم از علی بگویم گفتنی زیاد و فقط به ابن بسنده میکنیم که علی بزگوار ،مرد ایمان و عبادت ،علم و حکمت ، شجاعت و هیبت ، صبر و حلم ،سخاوت و ایثار ،فصحاحت بلاغت ،عدالت و حقیقت خواهی بود انتخاب علی ادامه راه پیامبر خدا و آغاز امامت را در بر داشت تا جایی که مبیبینیم امام حسن (ع) دنیای از حلم و علم و سیاست و صبوری را دارا میباشد و امام حسین (ع) آنچنان با دلیری و شجاعت و از خود گشتگی نهال نوپای اسلام را آبیاری کردند که تا امروز ما به اسلام بزرگ و همچنین به مسلمان و شیعه بودن خود افتخار کنیم
عید غدیر بر همه جهانیان بخصوص مسلمانان مبارک باد
گفت با زنجیر، در زندان شبی دیوانه ای
عاقلان پیداست ، کز دیوانگان ترسیده اند
من بدین زنجیر ارزیدم که بستندم به پای
کاش میپرسید کس، کایشان به چند ارزیده اند
دوش ، سنگی چند پنهان کردم اندر آستین
ای عجب ! آن سنگ ها را هم زمن دزدیده اند
سنگ می دزدیدن از دیوانه با این عقل و رای
مبحث فهمیدنی ها را چنین فهمیده اند
عاقلان با این کیاست ، عقل دور اندیش را
در ترازوی چو من دیوانه یی سنجیده اند
از برای دیدن من، با رها گشتند جمع
عاقلند عاری، چو من دیوانه کمتر دیده اند
جمله را دیوانه نامیدم ،چو بگشودند در
گر بدست ، ایشان بدین نامم چرا نامیده اند
کرده اند از بیهشی بر خواندن من خنده ها
خویشتن در هر مکان و هر گذر رقصیده اند
من یکی آینه ام کاندر من این دیوانگان
خویشتن خویش را دیده و بر خویشتن خندیده اند
پروین اعتصامی
اگر پاک طبعی و پاکیزه کار
توقع به درگاه دونان مبر
لب نان خشک از سر خوان خویش
خوری به که با دیگران گلشکر
به یک استخوان صلح کن چون همای
مگس وار بر گرد حلوا مپر
ابن یمین
هر آنکه جانب اهل خدا نگهدارد
خدایش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد